لیلیوم | |
لطفا عضو شوید | |
| |
تاریخ عضویت: | 17 آبان 94 |
---|---|
تولد: | |
محل زندگی: | |
جنسیت: | ، |
تحصیلات: | |
عضو تأیید شده | |

توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 9 فروردين 02
از لیلیوم هم تشکر کنید.
خیلی قشنگ و باحوصله پست و کامنتا رو جواب میده. تشکر لیلیوم عزیز
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 4 بهمن 01
باشخصیت مهربون تشکر بایت حضور گرم شما
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 19 شهريور 01
ممکن است برای جهان یک نفر باشید ❀ اما برای ما همه ی دنیا هستید ❀
تولدت مبارک!
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 4 خرداد 01
تقدیر و تشکر از لیلیوم به پاس همدردی از دست دادن مرحوم یاسین که عکس پروفالیشو سیاه کرده...
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 28 ارديبهشت 01
متواضع
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 28 ارديبهشت 01
باشخصیت.بی ریا.متوازن تشکر بابت حضور گرم شما
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 19 شهريور 00
عزیزترین آبجی دنیا
میلاد تو شیرینترین بهانهایست
که میتوان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست
تولدت مبارک [sm057]
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 6 خرداد 00
سپاس بابت حضور گرم و پر انرژی شما، چیدمان پازل چند تیکه ی پروفایل ها
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 شهريور 98
زادروزت شیرین ، پرعشق و نورآفرین باد.
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 28 آبان 97
شکفتن نوگل زیبایتان در دشتی از یاس های مهربانی با نجوی سیمین آبشاران تهنیت باد
با آرزوی روشن ترین فرداها برای وجود نازنیش
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 30 مهر 97
تشکر و قدردانی رسمی لیلیوم سپاس ویژه از حضور شما
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 19 شهريور 97
الهی جاده زندگیت هموار آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی . . . تولدت مبارک
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 19 شهريور 96
زیباترین گل ها را برای زیبایی زندگیت و کوتاهی عمرشان را برای غم هایت آرزو مندم . . . تولدت مبارک
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 10 اسفند 95
قدردان دوستانی هستیم که فراموش شدنی نیستند و حضورشان آرزو و دلگرمیست ممنونم که کنارمان هستید
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 15 مهر 95
سپاس بابت حضور شما در سایت
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 شهريور 95
فرا رسیدن سالروز تولدت را//در گوش قاصدک های عشق و زندگی زمزمه خواهم کرد// تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند....آغاز بودنت مبارک
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 26 فروردين 95
بابت حضورگرم در عمومی تشکر وسپاس
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 15 دي 94
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 1 دي 94
بابت حضورگرم در عمومی تشکر وسپاس
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 آبان 94
تشکر و قدردانی رسمی لیلیوم
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 آبان 94
تشکر و قدردانی رسمی لیلیوم
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 آبان 94
تشکر و قدردانی رسمی لیلیوم
تو رو دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت،ب سلامتی گذشتی
ب شکوفه ها ب باران برسان سلام ما را
#پرندگان مهاجر
#کوچ
دوستام بهترینا
فداتون ،مریم جونم کامنت خالیا چیه فدات 
لیلی پس کی قراره فسنجون بدی
لی لی جونم

عزیزی برامون

نمِ هیزمِ کنارِ حوضِ خانه باغ قدیمی تان ،خشک شد
از سوز سرمای زنجان دیگر خبری نیست
موتورت گوشه ای کم باد شده
بادی آهسته میوزد و بَنِر اعلامیه ت تکان میخورَد
سبزه ای امسال سبز نشد
و از ماهی گلی خبری نیست
مادر چشم انتظار است
انگار سالها گذشته از روزی ک با شکوفا شدن درختان ،متولد شدی
پسرِ فروردین
هر بار ک ب یادت میفتم
ب حرمتِ روزهای همصحبتیِ مان
ب دوستیِ مان
ب حال خوبی ک بودنت برایمان داشت...
برایت آرامش
و برای دلِ مادرت ،قرار ،آرزو میکنم
دومین روز فروردین ،ب نام توست
ب یادت هستیم
#ای دیر بدست آمده،بس زود برفتی
روحش شاد
سال نوت مبارک اسکاجی بانو
لی لی قشنگم

روحش شاد
روحش قرین رحمت الهی
لیلیوم با معرفت

با عرض سلام
تعهدنامه ی جدید منعقد گشته
دوستانی ک کماکان منت روی سر سایت میگذارند و متعهد میشوند ک در سالِ پیش رو هم با ما در سایت بمانند و از حضورشان ما رو بهره مند کنند ،تیک پایین صفحه رو بزنن
برای دریافت تعهدنامه ی کتبی عدد ۲ را ب همراه شماره تلفن و آدرستان ب پی وی "کنت دراکولا" ارسال نمایید ،باتشکر
#صرفا جهت بالا رفتن بازدیدای کنت
لیلیوم عزیز
واااای این خیلی عالی بود
نویسنده و شاعر قرن معاصر لیلیوم اورداپی

عزیزم

البته من خودم ب شخصه هر جایی ک دریا ،دریاچه،حتی ی مورد طرف وسط حیاطش حوض داشت
تا وارد شدم تموم زحمات چند ساعته برای سشوار و صاف کردن موهام دود شد
و فنرهام زودتر از خودم ب صاب خونه سلام کردن
اساتید اگ راهکاری برای رام کردن فنرهای نخوابِ مویی دارید ،پذیرایم باتشکر
باهاشون صحبت کن
ببین دردشون چیه 
به خاطر رطوبتش؟؟ نمی دونستم!
ولی تو همه جورع قشنگی

موهای منم همیشه این شکلیه. البته داخلش یه تعدادی حشره و اینام داره...
خاهش.نوش جونت

دوستام ممنونم
سپیده جونم چ جالب اصلا امتحان نکرده بودم ممنون
مهسا من بخاطرت کچل میکنم
دوستام از همدردی و راهکارا ممنونم

میگم بچه ها ریا نشه ما هم تو خونه مون ازینا داریم
فقط تویکی زیتون میذاریم تو اونیکی خیارشور
من همونم ندارم

جدا از همه ی اینا انشالله که با لباس نشستن تو وان
حالا چیز خاصی هم نیست

یادمه یدونه از اینا داشتیم قدیم ندیما البته یدونه اش بود، تک مونده بود جفتش نبود توشو پر آب میکردیم میذاشتیم جلوی گاب و گوسپندا یادش بخیر

میگم اینا چرا سره شیر ابشون جوراب نیست؟؟؟!!!
والا ما همینم نداریم
هشتگ لاکچری لهنتی 
هیچ نیازی نیس توضیح بدی...
یا درکش کنی
این زندگی توئه
کاریو بکن ک خوشحالت میکنه...
حضرت محمد (ص) می فرماید: هر جا آزارت داد، هجرت کن .. قلب گل
ارتعاشات بدو نمیدونم ولی اتفاقات غمگین هم جزیی از زندگین مثل اتفاقای خوب و خوشحال کننده
کاش میشد برای همه چیز همینقدر سده تصمیم گرفت. لعنت به جبر روزگار
عشقی لیلیوم جان

اره واقعا

هر روز برای خودت،برای دلت کاری بکن!
این حوالی باید ب دنبال حالِ خوش دوید؛
حالِ بد هر کجا ک باشی
کمین می کند...
حالتون همیشه خوش
دوستای مهربونم قربونتون بشم ،ببخشید پستم اگ بالا نباشه نمیتونم جواب محبتهاتونو بدم و پاسخ های قبلی رو ندارم ،ببخشید نام نمیبرم
فداتون شم ممنونم
حال دلت همیشه خوش عزیزممممممم

خوشگلای دیگه ای ک دوس دارن در این سفرِ خوش بگذرونِ بترکون ب سمت ایلام ب میزبانیِ مهسا باهامون همراه باشن عدد ۱ رو ب پی وی ارسلان جووون ارسال کنن
لیدا دروخ میگه هنوز تو ماشین جا هس

لیدا جان ناهار هرچی بود بی زحمت یه پرس هم برای من سرراه بیارین عزیزم
اگه زرشک پلو بود دو پرس لطفا 
مهسا ناهار چی داریم؟؟؟
نزدیکیمااا
بعدم مهسا جون میبینی ک واسه ارسی و ایت دیگه جا نداریم ماها خودمون همه ی پا مردیم 
مهسا اتفاقا من اصلا از وجود اون دوتا احساس امنیت نمیکنم اگرم گفتم بیاریمشون واسه باز کردن درهای قوطی و نوشابه هامون بود همین
ستاره انگار از جاش راضی نیست

از طوفانی ک او را خسته و فرتوت بر ساحلش نشاند...
از فرداهایش،ملالت هایش،...
امروز ،همین لحظه ای ک برای هم صحبتیِ هم آن میشویم،وقت میگذاریم و هم کلام میشویم حتی با یک"سلام"
وقفه ای ایجاد میکنیم،گویی دستانش را گرفته تا کمی دَم بزند،لبش ب لبخند وا شود و کمی از دغدغه هایش کاسته شود...
و دوباره او می ماند و دست و پنجه نرم کردن با همان فراز و نشیب های همیشگی اش...
اما وقتی ک برایش گذاشتی،انرژی یست برای تاب آوردنِ همه ی آنها...
ممنونم ک برایم وقت میذارید و دلیلِ حالِ خوب منین
دوستتون دارم
و ما

چقدر این متن رو دوست دارم
لی لی جانِ قشنگم 
قشنگ من
دوس دارم ک واقعیت داشته باشه
زیباترین,عزیزترین,بهترین با اومدنت ب زمین در هشتمین روز اسفندماه هم زمستونمون رو گرم کردی هم دل و جانمون رو
تولدت مبارک
حال دلت خوب و لبت خندون
زهره جون عزیزم ممنونم
ممنونم از ارزوهای قشنگت قشنگم وبرای خودت هم همینطورباشه
...لطف دارید آقا امیر خیلی ممنونم

تولدت مبارک خوش سلیقه سایتمون

پس من تو زندگی قبلیم بی خانواده بودم
چمن تولدت مبارک.
تنت سالم، دلت شاد، بختت بلند و بهترین ها برات 
قربونت برم پروایی عزیزم ممنونم

چمنی تولدت مبارک
لیلی

ملاقاتی؟گفته بودم ب کسی نگو میریم تهران
_من ک نگفتم خودشون اومدن
کجان؟
_اوناهاش ،پشت پنجره...
_دیوونه ای تو دختر
#پ ن: بچه ها خدایی دور از شوخی این اتفاق دو باره ک برامون پیش میاد
میریم تهران برای فیزیوتراپی از دو تا اتاق متفاوت هم برای ساعتی بودیم ی عالم پرنده جمع میشدن نیگامون میکردن
گمونم کار پوریا کفتربازه پرنده هاشو ول داده تو شهر
ان شاءالله هرچی زودتر حال آقا رضا خوب بشه..لیلیوم جان

دلم برات تنگ شده مامان لی لیم
لیلیوم جونی هرجایی خوب باشی
کجایی دختر

پوریا توو کارش وارده
تنها"آزادی" ک اینجا داشتیم
همش بهمون میگفت میمون
سلام. فک نمیکردم یه روزی با من قهر کنی. اما این اتفاق افتاد. پس من دیگه میرم لا لا کنم. چون خستم از سرکار اومدم
اره واقعا دیگه حالم داره بد میشه
نمیدونم چ اصراری داره بزور ب خوردمون بده ک میمون بودیم

چطوری لی لی
چطوری لیلی
لی لی
میشه دست بکشی رو پرم...
نه متاسفانه نامحرمی
آخه میترسم پرهات کنده بشه
وصله بشی به تنم نمیشه که کبوتر جلد تو باشم و از بغلت بپرم
زیبا
لی لی عزیزمن

بالاخره ی روز میرم دستِ مریم جونو میگیرم و میارمش سایت
کجایی؟ زود بیا نیومدی خودم میام دنبالت به ضرر خودته. مرغابی و.....
صدای کلنگ قبر همتون داره میاد...
پروا دست لیلی ول نکن یوقت میپره وسط خیابون
لیلی؟حواسم نبود بچه شمالی 
من تو پیری هم عاشخ رنگ تیره هستم تیره پوشیدم
لیلی این مسیر خونه شما نیست؟ قراره بریم فسنجون خوری 
دوستام
پاسخ های قبلی رو ندارم عقیل جان اون سرویس اورداپه ک راننده پسرکوهستانه،ک آیت رضا۲۱۰زئوس اشکمهربیدار و پسرای خوبو میرسونه اورداپ ک چون رانندگیشون موقت بود همونجا نگه داشت ،لیدا ینی برنج طارم محلی فریدونکنار رو ول کردم محسن زدم؟
ن پستی ک تو اتاق غیبت زدمو ببین اینا کیسه ی حلالیتن داریم میبریم پیش رضا نت بوی و دسی
بعدازظهر پاییز بود،آسمان بُغ کرده بود
دستم در دستان مادر از کوچه ها میگذشتیم
چشمانم را ب سوز سرما ک میبستم کُرسیِ خانه در نظرم می آمد ک ن تنها تسکین نبود ک برلرزش اندامم می افزود...
انتهای کوچه ی بُن بست،مادر گوشه ی چادر ب دندان داد و زنگ را فشرد...صدای بلبل میداد...
ب خرمالوی رسیده روی شاخه ی لُخت خیره شدم
صدای پای طاهره خیاط ک با دنپایی می دَوید،سکوت کوچه را شکاند..._بفرمایید...
درِ چوبیِ اتاقی را برایمان گشود،همراه با بوی نفت و گرما،عطر چای تازه دم صورت یخ زدهِ یمان را بوسید...
اتاق تا کمر آبی رنگ بود و دور کلید برق چرک مُرد
جای سیم برق روی چوب سقف نخ نما بود...
رختخواب پیچیده در چادرشبِ گوشه ی اتاق بِهِمان دهن کجی میکرد
نزدیک مادر چمپاتمه زدم ...
مادر گیلاس های کوچکی را از مُشَما درون نعلبکی کنار بخاری علاالدین ریخت..._چهار تاست...
در وِر وِر صدای چرخ خیاطی و وسوسه ی گرما...چشمانم روی هم رفت...
_ الهام جان...مامان خوابی!...پاشو اینا رو تن بزن
مسیر برگشت اصلا سرد نبود
بوی سوختن چوب در حلب های روغن جلوی دُکّان ها می آمد
_کِی بپوشمشون؟
دو شب دیگه عروسی خاله لیلاست ،اون شب بپوش
_میشه بِدواَم؟
ن سرده
_نیس...
و در لِی لِی و دویدن های کودکانه ام رقصیدم در رویای پیراهن سبز جدیدم ک رویش کت نخودی رنگی داشت ک دکمه هایش چهارتا گیلاس بود...
کاش هشت ساله بودم...
ذوق رخت و لباس نویی...
عروسی خاله لیلایی...
مرا از خود می کَند،آزادانه پروازم میداد،ب رقصم در می آورد...
تا سرمای استخوان سوز حوادث برایم بهار میشد
کاش پایان این ناملایمات زندگی،آزادی باشد...
چه عکس قشنگی شده

ننه لیلی

لی لی یوم
خیلی قشنگ بود
