پائولو کوئیلو نصیحت می کند - داستان پند آموز

در فولکلور آلمان، قصه ای هست که این چنین بیان میشود:

مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یک دزد راه میرود و مثل دزدی که میخواهد چیزی را پنهان کند، پچ پچ میکند. آنقدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض کند، نزد قاضی برود و شکایت کند. اما همین که وارد خانه شد، تبرش را پیدا کرد؛ زنش آن را جابجا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه میرود، حرف میزند و رفتار میکند.

پائولو کوئیلو میگوید: «همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی، معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم».

فقط کامنت    

ایجاد کننده

گاونر ، کور رنگ است و فقط نسبت به حرکات شنلی که گاوباز در مقابل چشمانش تکانمی دهد ، به خشم می آید و دیگر فرقی نم کند که شنل چه رنگی باشد.

ضرب المثل

پا در کفش کسی کردن (در کار کسی دخالت کردن)

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 8831 تأیید کننده: زئوس11011
نویسنده ی \\"ملاقات در شب آفتابی\\"کیست؟
(1) قیصر امیر پور
(2) علی موذنی
(3) پرویز خرسند
(4) زین العابدین رهنما
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 8831:1
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا