یادگاری اعضا
یادگاری های قشنگتو اینجا بنویس
اولین یادگاری از خودم باشه. فرشته،
اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟ یکم
تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق
تابیدم ! می دونستم می آی حالا، تو رو من
خواب می دیدم! چه خوبه اومدی پیشم، تو
هستی این یه تسکینه ! چقدر آرامشت خوبه ،
چقدر حرفات شیرینه ! فرشته ، آسمون
انګار، خلاصه س تو دو تا بالت! تو می ګی
آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت ! میان،
می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی
! تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون
پیشم! ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت
می شم ! یادگاری زیباست
- شهیار
- آقا چهارمحال بختیاری
- مشغول به کار علوم تجربی
وقتی ارل دیکسون دید که همسرش هنگام آشپزی دستش را با چاقو می برید ، او با استفاده از گازهای کوچک مربعی شکلی که روی نوارهای چسب داشت قرار می داد، توانست چسب زخم را اختراع کند . او روی این نوارها را کاملا ً می پوشاند تا چسب آن خشک نشود و موقع لزوم ، قابل استفاده باشد .
آب توی دلش تکان نمی خورد (به آرامی حرکت می کند ،هیچ دغدغه ای ندارد)
نویسنده ی \\"ملاقات در شب آفتابی\\"کیست؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 8831:4 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.
اگر ماهی کوچک می خواهی میتوانی جاهای کم عمق بمانی
اما اگر ماهی بزرگتر بخواهی باید به جاهای عمیق تر بروی