arman
یه عقاب همیشه تنها
arman | |
یه عقاب همیشه تنها | |
| |
تاریخ عضویت: | 29 اسفند 90 |
---|---|
تولد: | 10 دي |
محل زندگی: | تهران |
جنسیت: | آقا، مجرد |
تحصیلات: | علوم ریاضی و فنی، مشغول به کار (مکانیک) |
17,524 ثانیه، حضور | |
عضو تأیید شده | |
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 30 آبان 02
خاموش شدن شمع نورانی وجود پدرتان را تسلیت عرض میکنم باشد که ما را در این غم بزرگ شریک بدانید
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 مرداد 02
رؤیت هلال سبز میلادت را به شعف مینشینیم، به بهانه میلاد معطرت دستافشانی میکنیم و به سجده و ثنا به درگاه پاک یزدان شکرگزاریم. تولدت مبارک.
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 23 فروردين 02
سپاس بابت حضور گرم شما در سایت اورداپ و ارسال پست های زیبا و پرطرفدار
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 20 مرداد 01
رؤیت هلال سبز میلادت را به شعف مینشینیم، به بهانه میلاد معطرت دستافشانی میکنیم و به سجده و ثنا به درگاه پاک یزدان شکرگزاریم. تولدت مبارک.
توسط وبمستر اورداپ در تاریخ 21 فروردين 00
عاشق کسی بودن به انسان قدرت و نیرو میبخشد و معشوق کسی بودن به انسان شجاعت. پس ازدواج به شما هم قدرت میدهد هم شجاعت.
پیوندتان مبارک!
جدیدا حس میکنم اینستا گردی و تلگرام گردی برام خسته کننده شده و بیشتر میام اینجا نمیدونم شماهم همین حسو دارید یانه.؟ اینستا که کلا شده تبلیغ و بازی های بازیگرانی که فقط یادگرفتن ماشین آنچنانی و زندگی لوکس خودشونو بعضا کرایه ایشونو به رخ بقیه بکشن واقعا حال بهم زن شده. نمیدونم نظرشماچیه ولی من خیلی کمتر از قبل این برنامه هارو نگاه میکنم
اینستارو باز میکنی افسردگی میگیری...من که همش تو ایکس هستم،هم خنده داره هم گریه...کاش میشد نریم سمت هیچکدومشون
همه ی فکر و ذکرت میشه اون،
حال خوب اون، خندیدن اون، اینکه اون راحت بخوابه، تو آرامش باشه، چشماش خندون باشه، خوب غذا بخوره، مواظب باشی عصبی نشه
وقتی یکیو خیلی دوست داری، همه ی زندگیت میشه اون و فکر اون
فکرنکنم تاحالا عاشق شده باشید مهسا وقندک عزیز
درسته....پس باید بیشتر به خودمون فکر کنیمو و خودمونو بیشتر دوست داشته باشیم
وقتی خودتو فراموش میکنی بخاطر دیگری ،بیماری عادت داریم تو همه چی گندشو در بیاریم
اره دروغاشم بدل میشینه
اَ دروغاتم خوشم میاد
خوشحالم که همچین کسیو داری،
افکار
پدرم
لیلیوم
آخ
مچکرم محسن جان خدارفتگان شماروهم رحمت کنه
خدا رحمتش کنه و قلبت آرام.
ممنونم آسنات
خدا به دلتون صبر و قرار بده
بعضی هایمان پارسال همین روزها جزو خوشبخت ترین آدمها بودیم و حالا ...
و برعکس بعضی هایمان پارسال همین موقع، شاید در رویاهایمان هم تصور این همه احساس خوب که اکنون داریم را نمی کردیم ...
و زندگی همین است ...
یک نمودار سینوسی از احساس خوشبختی در ما ...
چه بسا که سال دیگر این موقع ما این سالی که در راه است را بهترین سال زندگیمان بنامیم ...
Arman. A
همچنین آسنات سوگند از کجا میدونی؟
سال جدیدتون پر از خیرو برکت و روشنایی
خواهش میکنم
ممنونم اذرعزیز. حتماهمینطوره که شمای هست
آرمان جان بابای مهربونت توی اسمون داره بهت نگاه میکنه و هوای دلت رو هم داره مراقبت هم هست اگه خوشحال باشی روحش هم شاد میشه اگه ناراحت باشی روحش هم ناراحت سعی کن هوای مامانت رو بیشتر داشته باشی
خسته از تموم چیزهایی که در بیرون به پایان رسید،
اما درون من ادامه یافت...
سحر
خوبه اشاره کردین بالشت،من که اونارو گونی ارد دیدم
چشم لیلیوم. اره شاید خودخوری باشه سوگند. قبوله مهسا باشه اغاقبول بالشته
قدر خودتو بدون
خودخوری؟!
اون لحظهها که فکر میکنی شادی پیش آدم دیگه ایه یادت بیاد که با همین آدمی که الان ازش خسته شدی، چقدر لحظه های خوب و ناب داشتین! چقدر حس میکردین یکنواختی و کسالت ازتون دور ایستاده.
فکر نکن اگه به آدم دیگه ای رو بیاری یکنواختی ها تموم میشن. با اون هم به این حال میرسی پس خودتو توی باتلاق ننداز!
الهی امین
فقط دعا کنید خدا ما رو در معرض گناه قرار نده
دنیا دار مکافاته
اوهوممم
- لطفا تمام سوالهایی که تو ذهنتون دارین رو از طرف بپرسین
- وقتی احساس خوبی نسبت به جایی که میره یا آدمی که با اون صحبت میکنه ندارید بهش بگید و هرگز فکر نکنید باید خودش بفهمه
- لطفا احساساتتون رو هر روز با هم در میون بزارین
- همیشه در مورد روزی که داشتین با هم صحبت کنین
- لطفا در حالیکه از هم عصبانی هستین تا قبل از اینکه مشکل حل بشه نخوابین
- اعتماد همدیگرو جلب کنین
- تمام مسائل یک رابطه، با حرف زدن و انتقال افکار و احساسات به درستی قابل حل شدن هستند!
اره زهره هرچیزی رونباید بگی. بعضی حرفا زندگیتو بهم نیزنن
در کل درسته ولی به نظرم تو بعضی موارد هم نباید به روش بیاری
اگه میخوای اینجاپیداکنی معلومه نمیشه رابطه های مجازی همون مجازی میمونن خودتودرگیر شون نکن ارسلان جان. بگر همزیست خودتو پیداکن تودنیای واقعی
اول یکیو پیدا منم برای رابطه
چشمت بی بلا. درسته سحر
دوران دانشجویی اوضاع مالیم خیلی خراب بود.
انقد که همیشه فقط به اندازهی کرایه رفت و برگشتم پول داشتم.
توی کل دوران تحصیلی حتی پول نداشتم کاپشنم رو عوض کنم.
خیلی به خاطر این بی پولی خجالت کشیدم و اذیت شدم، خیلی جاها از چیزایی که میخواستم گذشتم ولی یه بارش خیلی سخت بود.
اخرین روز ترم سه بودم که بچه ها گیر دادن بریم فلان رستوران همگی غذا بخوریم و روز آخری رو جشن بگیریم.
روم نمیشد بگم پول ندارم، هر چی بهانه آوردم یه جوابی دادن و به زور مجبورم کردن بریم.
توی کل مسیر داشتم دعا میکردم یا زمین بشکافه یا من بخار بشم برم توی هوا و به رستوران نرسیم.
توی رستوران با ترس و لرز قیمتها رو میدیدم، از انواع استیک و پیتزاها تا انواع ساندویچ ها، پولم به هیچکدوم نمیرسید و جلوی اون همه دختر و پسر داشتم سنگ رو یخ میشدم.
دست کردم توی جیبم و دیدم اگه همه پول کرایه تاکسی ها رو بدم میتونم یه سیب زمینی با نوشابه سفارش بدم
همون رو گرفتم.
موقع ای که سفارش همه رو آوردن جلوی همه استیک و پیتزاهای ویژه بود و جلوی من یه سیب زمینی ساده.
همه فهمیده بودن جریان چیه، ولی کسی به روی خودش نمیورد.
ولی یه عوضی برای خوشمزگی گفت: سعید تو که پول نداری چرا رستوران میای.
یکی جواب داد: پول نداره، ولی بر خلاف تو شعور و عزت نفس داره بقیه هم هر کدوم یه چیزی بارش کردن و فضا انقد سنگین شد که همه غذاها نیمه خورده موند و زدیم بیرون.
کل مسیر دانشگاه تا خونه رو پیاده میومدم و سعی میکردم به خودم دلداری بدم، ولی مگه میشد لعنتی؟
هیچی بدتر از خورد شدن غرور آدم توی جمع نیست، اینکه به خاطر چیزی تحقیر بشی که مقصرش نیستی.
خلاصه اون روز گذشت
اون احمقی که بهم تیکه انداخت یه آقازاده بود که با پول باباش بارش رو بست و رفت.
بقیه هم هر کدوم یه گوشه ای پخش و پلا شدیم.
اون روز گذشت ولی اون شرم و خجالتی که متحمل شدم توی یادم موند و بهم یاد داد کسی رو به زور جایی نبرم.
بهم یاد داد به کسی اصرار نکنم شاید دستش تنگه.
یاد گرفتم یه حرف نسنجیده یه آدم رو میتونه نابود کنه.
یاد گرفتم که هوای رفقام رو بیشتر داشته باشم، مخصوصا اونایی که روی پای خودشون واستادن و دستشون تنگه.
اگه زمین خوردی، بعدش زخمی ها رو بغل کن، اون موقست که میتونی ادعا کنی خوب شدی.
کامنت یاسی
مراقب حرفایی ک میزنیم باشیم....زخمایی ک با حرفامون به بقیه میزنیم از نظر من هیچ وقت خوب نمیشن
اره واقعا بی پولی ب دردیه. درسته سپیده
اره باید مراقب رفتار خودمون باشیم تا کسی ازمون دلسرد نشه
تف بهش ۹۰ درصد مشکلاته ریشه ش بی پولیه
منم همینطور
همونکه سوگند گفته کرد
هر نفر حداقل دو سه بار توی عمرش ب همچی حسی رسیده
روحش شاد...
روحش پدرتون شاد باشه...خدا بهتون صبر بده
خدا همه رفتگان خاک رو بیامرزه
ان شاءالله که در آرامش باشند
شاید سرد و بی احساس بشن ولی هیولا نه همون که آذر گفت
تازه زمانی ادم های مهربون مهربون هستن تا زمانی آستانه صبر اونا ظرفیت داره که از مهربونی های اونا سو استفاده نشه اما وقتی کوچکترین موردی ببینن قلب مهربونشون رو در دردنشون میکشن تبدیل میسن به یه ادم بی احساس و به مرز بی تفاوتی
دقیقا درسته
الان ادم مهربون انقلاب کرده؟! خودشیفته!!؟
نمیدونم واقعا، نظر قطعی درموردش ندارم
خودمم یکی ازاون ام من ازخودم میترسم
If you start to miss me
, Remember
I didnt walk away
You let me go...
اگر دلت برام تنگ شد
به یادداشت باش
من نرفتم
تو اجازه دادی....
هوم
ممنون اذرجان
فقط سلامتیت و شادیت
تلاش برای بهترین بودن فقط ما را از تجربه زندگی دور و دورتر میکند.
ما به حد کافی خوبیم و قرار نیست در همه چیز و همه کار بهترین باشیم.
همه همینیم دیگه
هیچوقت حس کافی بودن نداشتم...همیشه از نظر خودم کم بودم
فقط می ترسم ازت، پیچیده ای...
همونقدر که نداشتنت سخته، داشتنت هم سخته.
همونقدر که بلدی منو بخندونی، بلدی اشکم رو دربیاری.
همونقدر که مهربونی، همونقدر هم بی تفاوتی.
میدونی!
آدم نمیتونه کنارت آروم بگیره، همونقدر که بلدی امن باشی و آروم، ممکنه آدم رو پرت کنی ته دره..
..................
یکی این پیام رو برام فرستاده که تا حالا به عنوان دوست صمیمیم بهش نگاه میکردم ولی انگار اون ی جور دیگه منومیبینه%
البته وقتی گفته روت کراش بووودم دیگه قلقلک تبدیل به درد شده فک کنم ارسلان
نه، فراتر
ارسلان مطمئنی فقط قلقلک بوده؟
منم امروز یه جمله شنیدم خودشیفتگیم قلقلکش اومد، دوستم که تازه تو رابطه رفته، بحث درمورد دوس پسرش بود، نمیدونم چطور شد گفت بله اقا که ناز کردین وقتی روتون کراش بودم
نمیدونم شاید زهرا. لیدا
ادم پیچیده
چند سال پیش وقتی 22 سالم بودبا خانومی اشناشدم که معنای واقعی دوست داشتن رو فهمیدم. عاشقانه دوستش داشتم و بقولی تنها دلیل نفس کشیدنم بود. امروز اتفاقی توی اینستا گرام پیجشودیدم و هاید نبودو عکساشو دیدم دلم براش ی ذره شده بود بعد 7سال دوباره دیده بودمش و کلی باذوق پستهاش و می دیدم. دقیقا 22 سال پیش بود که عشقمو بهش ابراز کرده بودم و حالا بادیدن عکسهای سه نفره اش کلی ذوق کرده بودم. واقعا این دل لامصب چیه که هنوزم گوشه هاش یادی ازاون دارن...... دل نوشته
بله خداروشکر زندست. شاید هم هردو سوگند. لیلیوم
الهی
جالب بود.ولی دل درگیر نبوده که حافظه بوده ک یادت انداخته
دلتنگی ...خداروشکر هنوز زنده هست
اشتباه تایپی بود 7 سال خخخخ 22 سالم بود که باهاش اشناشدم نزدیک 3سال و خورده ای ارتباط داشتیم
یعنی الان ۴۴سالتونع؟
همه ی اینارو دارم فک کنم
سینوزیت...بی خوابی...استرس و فکرای شبانه ...حساسیت...کیپبودن بینی و الی اخر
این نیز بگذرد
میگذره ولی جای زخم یا نمیره یااگه رفت بازم سایه ش میمونخ
میگذره...
دقیقا همینطوری هست که میگی یاسمین. درسته چیدان جان حق باشماست
هممون تایید میکنیم چنین متنایی رو کف میزنیم برا چنین جملاتی ولی به عمل ک میرسه هیشکی جملاتی ک کف زده و لایک کرده یادش نی هعی
خدایی زیاده
اگر در تقدیرت باشد دنیا هم برای رسیدن به او کوچک است ولی اگر در سرنوشتت نباشد حتی در کوچه بن بست هم به همدیگر نمی رسید
این نوشته کاملا واقعیه و خودم نوشتمش پس داستان سرایی نیس
خیلی خوب بود و آموزنده
سخته واقعا. ولی خب ماهاعادت کردیم بش
من واقعا نمیدونم دو سه سال پیش چجوری میتونستم تا پنج شش صب بیدار باشم
سلام زهرا. با استعفامم موافقت نشد. بهم انتقالی دادن به تهران البته برج 3 سال بعد
گاز انبرید؟
واقعا خسته نباشی